دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

کارهای جدید

دختر شیرین من این روزها خییلیییییییی شیرینتر و شششششششششیییییییییییییییییییییییططططططططططططططوووووونتتتتتتتتتتتتتتتتتتترررررررررررررررررر شدی!!!!صبحها چشمای قشنگتو باز نکرده شروع ه جنب و جوش میکنی تا وقتی که لالا کنی.زیزم یک لحظه یه جا بند نیستی یه لحظه آروم و قرار نداری!هزار الله و اکبر اگه یه کوچولو ازت غفلت کنم حتما یه دسته گل به آب دادی!!! فدای شیرین کاریات بشم دیگه با اسباب بازی ،بازی نمیکنی قابلمه بشقاب و وسایل آشپزی من شده ابزار بازیت!!!! نمیدونم زیر لب چی میگی همش با خودت حرف میزنی این کارت مخصوصا شکل لبات دل همه رو میبره خودمم به زور خودم رو کنترل میکنم دلم ضعف میکنه خانوم خوشگله نمیدونم کی به حساب لپ ت...
30 مرداد 1392

تمام وجودم ارزانیت

دخترکم! تمام وجودم را ارزانیت میکنم، ارزانی خنده های شیرینت ،ارزانی نگاه معصومت و ارزانی قلب مهربانت... ریحانه بهشتی من! آن زمان که نگاهت میکنم تمام غصه ها از دلم رخت میبندد. نهال کوچک باغ زندگیم! شیره جانم را به پایت میریزم تا قد کشیدنت را شاهد باشم، تا به اوج رسیدنت را ببینم... لحظه ای را که نگاهت در نگاهم گره میخورد با دنیا و تمام شادیهایش عوض نمیکنم... مگر من جز شادیت چه میخواهم بهانه زندگیم کاش میدانستی که نفسم به نفست بند است کاش میدانستی شادیم در گرو لبخند زیبایت است و اصلا بودنم به خاطر بودن توست عزیز دل مادر دوستت دارم و به خود برای داشتن نعمتی همچون تو میبالمممممممممم پروردگارا تو...
28 مرداد 1392

دیدار دیانا از آرینا

دختر گلم امروز رفتیم دیدن آرینا کوچولو.آرینا دختر پسرخاله منه.امروز روز ششم تولدش بود طفلکی زردی داشت و تو دستگاه بود.شیر مامانشو نمیتونه بخوره.مامانشم خیلی از این بابت غصه میخوره.دعای نی نی ها زود مستجاب میشه دخترم دعا کن آرینا بتونه شیر مامانشو بخوره تا اونم خوشحال شه.اونجا همه بدون استثنا ازت خوششون اومده بود.خدا از چشم بدت حفظت کن عروسکمممممممممممممممممم .
25 مرداد 1392

عید فطر

دیانای من ماه رمضون تموم شد و متاسفانه چون بهت شیر میدم نتونستم حتی یک روز روزه بگیرم. بعد از ظهر دیروز(18 مرداد)با مامن جون و باباجون برای اولین بار باهم رفتیم پارک ولیعصر.بد نبود به خاطر خنک شدن هوا زود برگشتیم.خیلی دوس داشتم این دو سه روز بریم مسافرت اما برای اینکه شما شهر بانو خانوم اذیت نشی تو خونه موندگار شدیم. ...
19 مرداد 1392

بازگشت بابایی و سوغاتی هااااااااااااااااااااااااااا

دختر گلم بالاخره بابایی روز پنجشنبه 17 مرداد ساعت 4 صبح از مسافرت برگشت.وقتی رسید تو خواب بودی.انقد بوست میکرد ترسیدم از خواب بیدار شی.خییییییییییییییییییییییییییییییلی دلش برات تنگ شده بود.اونم مثل من تحمل دوریت رو نداره.با اینکه فرصتی برا بازار رفتن نداشته اما  کادوهای خوشگل برات خریده. مامانی شارژر دوربین متاسفانه خراب شده و من مجبورم بازم عکسها رو بعدا برات بذارم. راستی یه دعا میکنم هر کس خوند یه آمین از ته دل بگه: خدایا سایه هیچ پدر و مادری رو از سر بچش کم نکن. الهی آمیییییییییییییننننننننننننننننننننننننننن ...
19 مرداد 1392

اولین لاک

دیانای گلم امروز خونه خاله معصومه اینا افطار دعوت بودیم.از اونجاییکه آتلیه نزدیک خونه اوناست تصمیم گرفتم ببریمت آتلیه.برای همین وقتی ظهر لا لا کرده بودی برات لاک زدم اگه بدونی چقد دوس داشتم یه روز بهت لاک بزنم!!!!!!!!!!! وقتی بیدار شدی از دیدن انگشتات به شکل خیلیییییییییییییییی بامزه ای تعجب میکردی.الهی قربونت برم که کوچکترین تغییر رو متوجه میشی. تو راه خوابت برد وقتی پیاده شدیم بیدار شدی اما چون بد خواب شده بودی هر کاری کردیم چکترین بخندی نزدی.تو مهمونی هم پدرمو در آوردی همش بهونه گیری و گریه میکردی. راستی از فردا بابایی تا 4 روز نیست داره میره ترکیه و این اولین باره که از بعد به دنیا اومدنت تنهامون میذاره!!!!!!!!!!!! ...
13 مرداد 1392

شب بیست و یکم

  دیانا جونم امشبم یکی از سه شب قدره.دلم خیلی گرفته هر سال برا احیا میرفتم خونه یکی از آشناها ولی امسال باید به خاطر اذیت نشدن شما بمونم خونه.خدای نکرده یه موقع فکر نکنی تو مزاحمی ها نه گلم اصلا فقط از خونه موندن ناراحتم همین. دختر گلم این شبها خدا دعای همه رو میشنوه مخصوصا شما نی نی کوچولوها.پس تو هم دعا کن امسال خدا بهترینها رو برامون رقم بزنه.دعا کن خدا همه مریضهارو شفا بده و حاجت همه رو برآورده کنه انشااللهههههههههههه. ...
7 مرداد 1392

خدا از عشق تو ساخت آسمون و زمینش

کتاب آفرینش خدا از عشق تو ساخت آسمون و زمینش با اسم تو شروع شد کتاب آفرینش با اسم تو شروع شد کتاب آفرینش خلقت زیبایی رو از تو خدا شروع کرد خورشیدم اولین بار به عشق تو طلوع کرد خورشیدم اولین بار به عشق تو طلوع کرد شکوه اندام توست هر گوشه از طبیعت تقلیدی از تن توست معجزه های خلقت تقلیدی از تن توست معجزه های خلقت می دونم اسم خوبت رو سر در بهشته به نام نامی عشق خود خدا نوشته به نام نامی عشق خود خدا نوشته خدا از اندوه تو پائیز نقاشی کرد آبی پاک قلبت ، دریا رو کاشی کرد به شب مثال زلفت رنگ سیاهی کشید از برق چشمات تو شب مش...
6 مرداد 1392